او میگوید: یکی از خصوصیات دیکتاتوری و حکومتهای استبدادی این است که فرد دیکتاتور اجازه نمیدهد که افراد دیگر در قدرت سهیم باشند و افکار خود را ابراز کنند؛ چنین موردی در دولتهایی که منتخب رای مردم نیستند و خواستههای مردم را برآورده نمیکنند اتفاق میافتد.
به گزارش خبرنگار سیاسی شبکه خبری آتی نیوز، روزنامه لاوانگواردیا چاپ اسپانیا نوشت؛ از زیر چادری که فائزه رفسنجانی را می پوشاند، میشود فهمید که او فردی ورزشکار است و با صراحت و صداقت حرف میزند و به عنوان دختر آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی و رئیس جنبش اصلاحات یکی از با نفوذترین زنان ایران است.
لاوانگواردیا مینویسد: وی 48 سال سن دارد و در این مصاحبه که در یک صبح بارانی پاییزی در دفترش در شمال تهران انجام شده است؛ نشان میدهد که هیچ ترس و بیمی از انتقاد از حکومت ندارد و می گوید که هیچ مشکلی برای بیان آنچه که در جامعه فعلی ما رخ می دهد ندارم.
روزنامه لاوانگواردیا در ادامه متن مصاحبه انجام شده با فائزه هاشمی رفسنجانی را به صورت پرسش و پاسخ به شرح زیر بیان می کند:
سئوال: آیا جنبش اصلاحات مرده است ؟
جواب: من اینطور فکر نمیکنم! اعتراضات، تنفر و ناراحتی ها هنوز ادامه دارند و نه تنها کاهش نیافته بلکه گسترش یافته اند و عمیق تر شده اند. هر چند که از بیرون به درون خانه ها رفته است؛ زیرا مردم نمی توانند به طور همگانی ابراز نارضایتی کنند.
س: اما انگار همه خیابانها همه تحت کنترل هستند؟
ج :مطبوعات تحت کنترل هستند، آنها نمی توانند نام رهبران اصلاح طلب مانند موسوی، کروبی و خاتمی را بیاورند و اظهارات سیاسی من را منتشر کنند. تصور میشود که مردم آرام شدهاند اما این ناشی از فشاری است که هر روز افزایش می یابد.
س : پدر شما میتوانست به یک زره اصلاح طلب تبدیل شود؟
ج : او همیشه فردی متعادل بود، هیچ وقت افراط گرا نبود و تا جایی که من میدانم هدف جنبش سبز تغییر رژیم نبود؛ بلکه بهبود آن بود آقای هاشمی خود را دراین روند دخیل دانست ؛ نه برای اینکه نتیجه ای سریع به دست آورد ؛
زیرا معتقداست ؟ آنچه زود به دست می آید ؛ زود هم از دست می رود، امیدوارم که این استراتژی جواب بدهد هنوز دیر نیست.
س : دولت بشدت مخالف پدر شما است ؟
ج : همینطور است؛ زیرا او را برای خود یک سد معبرمی بینند. اگر او را برکنار کنند کشور را زودتر نابود خواهند کرد. هر پروژه ای که امروز افتتاح شود ریشه خود را در زمان ریاست جمهوری او خواهد یافت.
س : شما در جریان اعتراضات ماه ژوئن سال 2009 دستگیر شدید، بعد از آزادی شما چه اتفاقی افتاد ؟
ج : به دفتر من حمله کردند، تلفن ها و پست الکترونیکی مرا کنترل می کنند و این کار را در مورد دیگران هم می کنند.
س : خیلی از دوستان همرزم شما در دفاع از حقوق زنان از کشور تبعید شدند؟
ج : دیکتاتوری! بسیاری از حقوق ها را حذف کرده است و زنان مانند رقیبان دولت به دلیل مشابهی سرکوب می شوند.
س : آیا در ایران بحث و گفت وگویی درباره سنگسار و حکم مرگ افراد زیر 18 سال وجود دارد ؟
ج : همه این مواردی را که شما می گویید ؛ به اصلاحات نیاز دارند؛اما افرادی که قدرت را در دست دارند؛ محافظه کارند و اصلاح این قوانین را روری نمی دانند برای تجزیه و تحلیل هرمشکلی بحثهای مفصل و مخصوصی لازم است، مثلا اگر بچه ها قبل از 18 سال مرتکب جرم شوند. براساس قانون واسلام لازم است که خانواده فرد آسیب دیده رضایت بدهد تا او بخشیده شود.
س : نظر شما در مورد سنگسار چیست ؟ ج : ترجیح می دهم که در مورد آن صحبت نکنم.
س : روشن است که یک کشمکشی بین افرادی که از سنت ها دفاع می کنند و افرادی که معتقدند بدون جدایی ازاصول اسلام می توان کارها را به طرز دیگری انجام داد، وجود دارد؟
ج : یکی از خصوصیات دیکتاتوری و حکومت های استبدادی این است که فرد دیکتاتور اجازه نمی دهد که افراد دیگر در قدرت سهم داشته باشند و بخواهند افکار خود را ابراز کنند؛ چنین موردی در دولت هایی که منتخب رای مردم نیستند و خواسته های مردم را برآورده نمی کنند، اتفاق می افتد.
شکاف بزرگی بین مردم و حاکم وجود دارد در عین حال باید درنظر داشت که جامعه ما نیز خیلی سنتی است به نظر می رسد که در پایتخت به ویژه در نقاط بالای شهر تهران افراد متفکر بیشتر هستند اما در حقیقت ما یک جامعه سنتی داریم و قانع کردن اکثر آنها برای تغییربعضی از قوانین قدیمی کار دشواری است، نمی شود گفت که دولت مسئول همه اتفاقات است .